دلنوشته رمضان
?دلنوشته رمضان
? روز بیست و دوم
✍ روز بیست و دوم… اولین روز بدون علی است.
و قلب زمین، برای هضم نداشتَنَش، در انقباضی سخت، درگیر شده است.
❄️دیروز…آئینه ی خدا روی زمین، ترک خورده است…
و دیگر هیــچ کس نیست، که چهره کاملی از خدا را، برایمان رونمایی کند.
❄️زمیــن؛ بی علی، فقیرترین مخلوق خداست.
بیچاره زمیـ ? ــن!
من مانده ام، دردهای عظیمی را که به خود دیده است…چگونه او را از گردش روزمره اش، باز نداشته است؟
✨همه درد زمین یک سو…
فــراقِ علــی… یک سو…
و انتظار هزار ساله پسر علی، از سوی دیگر، سرگیجه به جانش انداخته است.
و من… در این درد زمین، همیشه، با او شریک بوده ام.
❄️آخرین لیلةالقدر در پیش است.
و من، برای تسکین همه دردهای اهل زمین، قنـــوت می گیرم.
اما…
عظیم ترین غصه اش، همان آینه ترک خورده ایست، که باید ترمیم شود.
❄️تا زمیــن، “پسر علی” را رو نکند.
هیچ آینه ای، توان ترسیم چهره خدا را، نخواهد داشت.
❄️باید برای عظیم ترین درد اهل زمین، دعا کنیم.
برای ثروتـی که داریــم، اما دستمان به او نمی رسد.
❄️باید تقدیرات زمین را، با دستان رو به آسمانمان عوض کنیم.
زمین، با پسر علی، دیگر فقیرترین مخلوق خدا، نخواهد بود!
?برای غربت پسر علی، دعا کنیم….
? ? ? ? ? ? ? ? ?